میخانۀ متروک

گاه‌نوشته‌های عبدالحسین عادل‌زاده

میخانۀ متروک

گاه‌نوشته‌های عبدالحسین عادل‌زاده

میخانۀ متروک

در ناپیداترین نقطه دیار وجود هر یک از ما، در گم‌ترین کوچه هستی‌مان، سرایی است؛
این مرکز ثقل هستی آدمی، برای هر کس رنگ و بویی خاص خودش را دارد؛
من اما بسیار گشتم در پی بازار یا صومعه یا مسجد یا قصر یا حمام یا عمارت و بلکه خانقاهی؛
لیک در نهایت نصیبم از این میانه، تنها میحانه متروک بود.

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد

شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد

 

آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنید

تا نگویند حریفان که چرا دوری کرد

 

جای آن است که در عقد وصالش گیرید

دختری مست چنین کاین همه مستوری کرد

 

مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق

راه مستانه زد و چاره مخموری کرد

 

نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود

آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد

 

غنچه گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت

مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد

 

حافظ افتادگی از دست مده زان که حسود

عرض و مال و دل و دین در سر مغروری کرد

حافظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۸ ، ۲۲:۲۴
عبدالحسین عادل زاده

ما همه‌مان تنهاییم، نباید گول خورد. زندگی یک زندان است، زندان‌های گوناگون. ولی بعضی‌ها به دیوار زندان صورت می‌کشند و با آن خودشان را سرگرم می‌کنند، بعضی می‌خواهند فرار بکنند، دست‌شان را بیهوده زخم می‌کنند، و بعضی‌ها هم ماتم می‌گیرند. ولی اصل کار این است که باید خودمان را گول بزنیم، همیشه باید خودمان را گول بزنیم، ولی وقتی می‌آید که آدم از گول زدن خودش هم خسته می‌شود.[1]



[1] صادق هدایت، گجسته دژ، از مجموعۀ سه قطره خون.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۸ ، ۲۰:۴۲
عبدالحسین عادل زاده

بنیاد آموزشی جیمز رندی یک بنیاد حمایتی است که به عنوان سازمانی غیر انتفاعی در سال 1996 توسط شعبده‌باز و شک‌گرای آمریکایی جیمز رندی بنیان نهاده شد. هدف این بنیاد روشن کردن افکار عمومی دربارۀ خطرات پذیرش ادعاهای ابطال‌ناپذیر است که نمی‌توان در یک شرایط کنترل‌شدۀ آزمایشگاهیِ علمی در باب صحت و سقم آنها به بررسی و تحقیق پرداخت. در سال 2015 این بنیاد اعلام کرد که مبدل به یک بنیاد تامین‌کننده بورسیه و کمک مالی شده است.

این بنیاد برای کسی که بتواند یک توانایی ماوراء‌الطبیعی و غیر معمول را در شرایط کنترل‌شده و مورد پذیرش آزمایشگاهی به اثبات برساند، یک میلیون دلار جایزه تعیین کرده است. شرایط تلاش برای کسب این جایزه در سال 2015 دچار تغییر شد. این جایزه برای نخستین بار در سال 1964 به مبلغ 1000 دلار تعیین شده بود. مبلغ این جایزه هم‌اکنون به یک میلیون دلار به صورت توافق‌شده افرایش یافته و تحت مدیریت این بنیاد قرار دارد. از زمان اعلام آن تاکنون، بیش از هزار نفر در این‌باره امتحان داده‌اند و هیچ‌یک از آنان نتوانسته‌اند در شرایط کنترل‌شده علمی توانایی ادعاشدۀ خود را به اثبات برسانند. در تمامی موارد یا متقاضیان از اثبات ادعای خود در شرایط کنترل‌شده در مانده‌اند، یا آنکه از شرایط تعیین‌شدۀ بنیاد عدول کرده‌اند که همین امر موفقیت ظاهری آنان را از اعتبار ساقط کرده است. این بنیاد در سال 2015 اعلام کرد که از این پس دیگر درخواست‌های ارایه‌شده از سوی افراد مدعی داشتن توانایی‌های فراطبیعی را مستقیماً نخواهد پذیرفت، بلکه تنها کسانی که بتوانند آزمون مقدماتی بنیاد را پشت سر بگذارند این شانس را خواهند داشت.

این بنیاد همچنین متعهد شده است که از افرادی که بخاطر تحقیق و انتقاد نسبت به طرح‌کنندگان ادعای غیر معمول مورد حمله قرار گرفته‌اند دفاع و حمایت کند.

[1]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۸ ، ۱۵:۲۳
عبدالحسین عادل زاده

در این مجموعه گفتگوها (5 بخش) به میزبانی فرامز فروزنده، فرهنگ هلاکویی روانشناس و جامعه‌شناس با علی نیّری فیزیکدان در باب وجود خدا و اثبات آن و همچنین جایگاه دانش در جهان اعتقادات بشری به بحث و گفتگو می پردازند.

فرهنگ هلاکویی یک ندانم‌گرا است که هر چند به اثبات یا نفی علمی-عقلانی خدا اعتقادی ندارد، اما حساً به وجود آن در حوزه اعتقادات شخصی نظر دارد. در مقابل علی نیری در جایگاه یک اثباتگرا یا پوزیتیویست بنا بر آنکه در جهان مادیِ واقعیت نمی توان خدا را اثبات کرد، وجود یک چنین مفهومی را نفی می کند. 

مشاهده بخش یکم

مشاهده بخش دوم

مشاهده بخش سوم

مشاهده بخش چهارم

مشاهده بخش پنجم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۸ ، ۰۰:۳۹
عبدالحسین عادل زاده

فارماکوس[1] در دین یونانیان باستان، قربانی‌ کردن یا تبعید آیینیِ یک انسان بود که می‌بایست برای تمامی افراد یک شهر یا سرزمین کفاره بدهد.

در زمان‌های که مصیبتی بر جامعه وارد می‌آمد (همچون قحطی، تهاجم بیگانگان یا شیوع بیماری‌های مسری) یا گاه در زمان‌های نحس تقویمی، یک برده، یا لنگ یا مجرم انتخاب و از جامعه رانده می‌شد. اعتقاد بر آن بود که این کار تذهیب و پاکسازی تمامیِ جامعه را در پی خواهد آورد. در نخستین روز تارگلیا[2]، که مراسمی مختص آپولون در آتن بود، دو مرد یا دو فارماکوس، از جامعه رانده می‌شدند، آنچنان که گویی به عنوان کفاره قربانی شده باشند.

در بعضی تعلیقه‌های متون باستان گفته شده است که فارماکوس‌ها واقعا قربانی می‌شدند (از یک پرتگاه انداخته می‌شدند یا سوزانده می‌شدند)، اما پژوهندگان مدرن یک چنین تلقی‌ای را رد می‌کنند. استنباط آنان این است که کهن‌ترین منبعی که در آن از فارماکوس سخن گفته شده است (نوشته‌های ساتیریستِ ایامبیک هیپوناکس)، حکایت از آن دارد که فارماکوس‌ها با سنگ زده می‌شد اما اعدام نمی‌شدند. اما نظریۀ معقول‌تر آن که بگوییم که آنان بنا به منش‌شان، گاه اعدام می‌شدند و گاه نه. مثلاً اگر فارماکوس قاتلی جریح بود که قتل عمد مرتکب شده بود، به احتمال بسیار زیاد کشته می‌شد. والتر بورکرت در باب این آیین می‌نویسد که افراد پیش از آنکه قربانی یا تبعید شوند به‌خوبی غذا داده می‌شدند و جامه‌ای خاص بر آنان پوشانده می‌شد، و بنا بر برخی منابع، خاکستر آنان را به اقیانوس می‌ریختند.  [3]   



[1] Pharmakos

[2] Thargelia

[3] Bremmer, Jan N., "Scapegoat Rituals in Ancient Greece", Harvard Studies in Classical Philology, Vol. 87. (1983), pp. 299–320.

Burkert, Walter, Greek Religion, Cambridge, MA: Harvard University Press, 1985.

Burkert, Walter, Structure and History in Greek Mythology. Berkeley: University of California Press, 1979, 59-77.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۸ ، ۲۰:۲۷
عبدالحسین عادل زاده

گلوسولالیا[1] یا «سخن گفتن به زبان‌ها» پدیده‌ای است که در آن افراد به زبانی که برای آنان ناشناخته است سخن می‌گویند. یک تعریف از این پدیده که توسط زبان شناسان ارایه شده است این است که فردی سیلاب‌های مکالمه‌گونه را بی آنکه معنا روشنایی در آن وجود داشته باشد بر زبان جاری کند، که در برخی موارد شامل یک عمل دینی می‌شود که در آن تصور می‌شود گوینده در حال سخن گفتن به یک «زبان الهیِ» ناشناخته برای او است. به عنوان مثال، عبارتی مانند «اجی مجی لا ترجّی» که معمولا کنایه‌ای از ادبیات بکار رفته در جهان الهیِ جادویی است، نمونه‌ای از سخن گفتن به زبان‌ها یا گلوسولالیا می‌باشد.

گاه میان گلوسولالیا و اکسِنولالیا یا اکسِنوگلوسی[2] که منظور از آن سخن گفتن به زبانی است که زبانی طبیعی به شمار می‌رود اما برای گوینده ناشناخته است تمایز ایجاد می‌شود،[3] با این حال این یک تمایز جهان‌شمول نیست. به عنوان مثال، دست‌کم در یک مورد می‌توان نمونه‌ای را از کتاب مقدس ارایه کرد که در آن از این پدیده برای اشاره به سخن گفتن به زبانی یاد شده است که برای دیگران شناخته‌شده است اما سخن‌گویان به آن آشنایی ندارند .[4]

ریشه‌شناسی

گلوسولالیا برگرفته از واژۀ یوناییِ γλωσσολαλία (گلوسولالیا) است، که خود ترکیبی است از واژه‌های γλῶσσα (گلوسا) به معنای «زبان» و λαλέω (لالِئو) به معنای «سخن گفتن، صحبت کردن، وراجی کردن، یا صدا در آوردن». این اصطلاح یونانی (در اشکال گوناگون خود) در کتاب‌های اعمال رسولان و نامه اول به قرنتیان از عهد جدید آمده است. در فصل 2 اعمال رسولان، روح‌القدس بر پیروان مسیح نازل می‌شود و آنان به زبان حداقل پانزده کشور یا گروه قومی سخن می‌گویند (اعمال رسولان 2:11 - کریتی‌ها و اعراب – شنیدیم که آنان داشتند به زبان‌های ما از معجزات خداوند سخن می‌گفتند).

عبارت  speaking in tongues (سخن گفتن به زبان‌ها) حداقل از زمان ترجمۀ عهد جدید به انگلیسی میانه در ترجمه ویکلیف (Wycliffe's Bible) در قرن چهاردهم مورد استفاده قرار گرفته است. واژۀ گلوسولالیا را نخستین بار فردریک فارار (Frederic Farrar) در سال 1879 مورد استفاده قرار داد.



[1] Glossolalia

[2] xenoglossy

[3] Cheryl Bridges Johns and Frank Macchia, "Glossolalia," The Encyclopedia of Christianity (Grand Rapids, MI; Leiden, Netherlands: Wm. B. Eerdmans; Brill, 1999–2003), 413.

[4]  Acts 2:4–12; "Ἰουδαῖοί τε καὶ προσήλυτοι, Κρῆτες καὶ Ἄραβες, ἀκούομεν λαλούντων αὐτῶν ταῖς ἡμετέραις γλώσσαις τὰ μεγαλεῖα τοῦ θεοῦ" (Acts 2:11)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۸ ، ۱۵:۴۲
عبدالحسین عادل زاده