میخانۀ متروک

گاه‌نوشته‌های عبدالحسین عادل‌زاده

میخانۀ متروک

گاه‌نوشته‌های عبدالحسین عادل‌زاده

میخانۀ متروک

در ناپیداترین نقطه دیار وجود هر یک از ما، در گم‌ترین کوچه هستی‌مان، سرایی است؛
این مرکز ثقل هستی آدمی، برای هر کس رنگ و بویی خاص خودش را دارد؛
من اما بسیار گشتم در پی بازار یا صومعه یا مسجد یا قصر یا حمام یا عمارت و بلکه خانقاهی؛
لیک در نهایت نصیبم از این میانه، تنها میحانه متروک بود.

سرنوشت بازیگوش

تراژدی خیامی

4

 

گر می نخوری طعنه مزن مستان را

بنیاد مکن تو حیله و دستانرا

تو غره بدان مشو که می مینخوری

صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا

در اینجا در باب می و در باب لقمه و کیفیت آن، به ادبیات دینی و قوانین شریعت اسلام نقبی زده شده، و گفته شده است که ای بسا لقمه‌ای که در شرع حرام است، در حرمت بس نکوهیده‌تر از شرابی باشد که انسانی مست نوش می‌کند.

با سخن به میان آوردن از فریب و دستان، شاعر به صداقت کلام عیبجوی مستان اشاره می‌کند؛ که آیا به واقع از برای غیرت دینی خود به مستان طعه می‌زند یا به واسطه اغراض و حسادت‌های درونی. چه اگر کسی واقعاً از سر باور به حرمت شراب در شریعت اسلام به مستی خرده بگیرد، می‌بایست پروای حرمت مال نامشروع نیز در او وجود داشته باشد؛ که اگر جز این باشد، خرده‌گیری او از سر حیله و دستان است، و غرضی جدای از آنچه از ظاهر امر بر می‌آید در پس آن نهفته دارد.

فقـیه مدرسـه دی مـست بود و فتوی داد

که می حـرام، ولی بِه ز مال اوقاف است[1]



[1] دیوان حافظ، غزل 44.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۰۲
عبدالحسین عادل زاده

نظرات  (۲)

درود برشما.

تفاوت بین غزلیات حافظ و رباعیات خیام درچیست؟ از نظر جان بینی و عرفانی. آیا دیدگاه آنها با یکدیگر تفاوت دارد؟ یا هردو از یک منظر سرچشمه میگیرد؟

۲۳ آذر ۰۰ ، ۱۵:۳۵ مهدی کریمی

بنظر من چیز خییییلییییی مهمی که بصورت کلی توی مصرع اول دریافت میشه موضوع قضاوت میتونه باشه.

واقعا شعر زیبایی بود 

هر دری از ادبیاتمون یک جهان‌بینی ست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی